شعر در مورد مزاحمت
شعر در مورد مزاحمت ,شعر درباره مزاحمت,شعر در مورد مزاحم,شعری در مورد مزاحم,شعر درباره مزاحم,شعر مزاحمت,شعر درباره مزاحمت,شعر در مورد مزاحمت,شعر طنز مزاحمت,شعر درباره مزاحم,شعر در مورد مزاحم,شعری در مورد مزاحم,شعر طنز مزاحم
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد مزاحمت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
آید ز فیض صدق طلب بی مزاحمت
گرم از تنور سرد برون نان صبحگاه
شعر در مورد مزاحمت
آمنست از خواجه تاشان دگر
که بیایندش مزاحم صرفه بر
شعر درباره مزاحمت
چون کسی گردد مزاحم بی سبب
با مسلمان در ادای مستحب
شعر در مورد مزاحم
ز اغیار آثار نی اندرو
که کس را مزاحم بود روز بار
شعری در مورد مزاحم
وهم آمده و مزاحم عقل شده
کوری و کری به همدگر پیوسته
شعر درباره مزاحم
راه حس راه خرانست ای سوار
ای خران را تو مزاحم شرم دار
شعر مزاحمت
مرا این عاشقی دلکش فتاده ست
محبت با مزاحم خوش فتاده ست
شعر درباره مزاحمت
خاک کویت زحمت ما برنتابد بیش از این
لطف ها کردی بتا تخفیف زحمت می کنم
شعر در مورد مزاحمت
حاصل ما را، دگران می برند
زحمت ما زحمت بی مدعاست
شعر طنز مزاحمت
گفتی که: در فراقم زحمت کشیده ای تو
مردم هزار نوبت، زحمت کدام باشد؟
شعر درباره مزاحم
کوی او بی زحمت ناجنس باشد صبح گاه
راه او بی زحمت اغیار باشد صبحدم
شعر در مورد مزاحم
مکش زحمت برای راندن ما
که ما خواهیم بردن زحمت خویش
شعری در مورد مزاحم
تا چند دل عراقی آخر
در زحمت انتظار باشد؟
شعر طنز مزاحم
وقت است که جان شویم خالص
کاین زحمت کالبد نخواهم
شعر در مورد مزاحمت
ما منتظر توایم بشتاب
بی زحمت انتظار برگو
شعر درباره مزاحمت
بی غصه می فروش می نوش
بی زحمت شاخ خار برگو
شعر در مورد مزاحم
هرکجا شد سلیقه اش معمار
برد قلاب زحمت از بازار
شعری در مورد مزاحم
تا زحمت سرمای زمستان نکشد
پر گل نشود دامن هر خار که هست
شعر درباره مزاحم
نخواهم داد دربان ترا بهر درون زحمت
بسنده ست آنکه بوسم گه گهی دیوار بیرون را
شعر در مورد مزاحمت
ماه در محمل چه داند، از گرانی دلم؟
زحمت اشتر کسی داند که او باری کشد
شعر طنز مزاحمت
ای صبا، زان سر کو منتظران را گردی!
تا بدین دیده دگر زحمت آن در ندهند
شعر درباره مزاحم
خام است کز تو جویم بر خود نوازشی را
شاهین ز بهر زحمت نزد کبوتر آید
شعر در مورد مزاحم
خسرو ز گلرخان به دم سرد مبتلاست
چون بلبلی که زحمت باد خزان کشید
شعری در مورد مزاحم
می شود زلف تو ز آسیب نسیمی درهم
بس که بیتاب شد از زحمت بسیاری دل
شعر طنز مزاحم
دل زحمت خود برد ز ما و ز بلا رست
آزاد نشد مرغ کزین دام گرفتیم
شعر در مورد مزاحمت
چون مردن من زحمت آن پاش تیرزد
این چاش مخوانی و همانجاش بگویی
شعر درباره مزاحمت
ز من زایل کن، ای جان، زحمت خویش
چو درمانت ز جانان نیست روزی
شعر در مورد مزاحم
گل این باغچه بی خار نباشد فردا
گل بچینید، که بی زحمت خارست امشب
شعری در مورد مزاحم
تا دو می دید دلم در کف یغما بودم
چون برستم ز دویی زحمت یغما بنماند
شعر درباره مزاحم
ساقی، بیار باده گل رنگ مشک بوی
کار باب عقل زحمت اوباش می دهند
شعر مزاحمت
بی رقیبان ز در وصل درآمد، یعنی
گل نو خاسته، بی زحمت خار آمده بود
شعر درباره مزاحمت
بر آستانه معشوق اگر دهندت بار
طواف خانه کن و زحمت حجاز مکش
شعر در مورد مزاحمت
با شاه به شهریور تقریر توان کردن
این زحمت دم سردی کز بهمن و دی بردم
شعر طنز مزاحمت
سایه دربان نگشت زحمت راهم
زانکه ز سلطان جواز یافته بودم
شعر درباره مزاحم
سجاده گر مانع شود، حالیش بفروشم به می
تسبیح اگر زحمت دهد، در حال زنارش کنم
شعر در مورد مزاحم
زود به خسرو بر این قصه شیرین، که ما:
زحمت فرهاد را از کمر انداختیم
شعری در مورد مزاحم
به خاک پای تو محتاجم و ندارم راه
بر آستان تو از زحمت طلب گاران
شعر طنز مزاحم
تا راه دل به حضرت او برد اوحدی
آسوده شد ز زحمت تقلید شیخ و شاب
شعر در مورد مزاحمت
غیر استغنا علاج زحمت اسباب نیست
پشت پائی گر نباشد تا توانی پشت دست
شعر درباره مزاحمت
بی کدورت نیست هر جا محرمی یا غافلیست
زندگانی هرچه باشد زحمت آب و گلیست
شعر در مورد مزاحم
عمرها شد پینه دوز خرقه رسوائیم
زحمت چندین هنر یکچشم معیوبم بس است
شعری در مورد مزاحم
زامد و رفت نفس عمریست زحمت میکشیم
خانه ما را ازین ناخوانده مهمان چاره نیست
شعر درباره مزاحم
از شخص بتمثال تسلی نتوان شد
زحمت کش صیقل نشوی آینه کور است
شعر مزاحمت
آسوده دلی الفت یاس است وگرنه
امید هم اینجا چه کم از زحمت بیم است
شعر درباره مزاحمت
تا کی ای پای طلب زحمت جولان دادن
طرف آسودگی آبله گاهی دریاب
شعر در مورد مزاحمت
نامرد و مرد تا نکشد زحمت گواه
قاضی درین مقدمه غورش زیاده است
شعر طنز مزاحمت
از حوادث نیست کاهش طینت آزاد را
زحمت سودن نه بیند تا گهر میدارد آب
شعر درباره مزاحم
اگر آن گنج گران می طلبی رنج ببر
گل مپندار که بی زحمت خاری باشد
شعر در مورد مزاحم
این ناله های زارم بشنید، گفت «خسرو
ز آن تو نیستم من زحمت مبین و حیره »
شعری در مورد مزاحم
وقت چمن و شکفته باغی
بی زحمت خارخار در پیش
شعر طنز مزاحم
گر کسی دیگرست، بازش جوی
ور توی، چیست زحمت اغیار؟
شعر در مورد مزاحمت
تا بکی در غم تدبیر سلامت مردن
بیش از زخم همان زحمت جوشن تیغست
شعر درباره مزاحمت
زحمت تحقیق ازین دفتر نباید خواستن
لب بهم آوردنی میخواهد انشائی که نیست
شعر در مورد مزاحم
زحمت کش ستمکده ناتوانیم
بار جهان چو سایه بدوشم فتاده است
شعری در مورد مزاحم
بر تعین زده ئی زحمت تحقیق مده
سر سودائی سامان بگریبان بار است
شعر درباره مزاحم
در علاجم ای طبیب مهربان زحمت مکش
درد دل عمریست از چشم دوا افتاده است
شعر مزاحمت
زحمت تدبیر بیش از کلفت واماندگیست
زخم خار این بیابانرا مداوا سوزن است
شعر درباره مزاحمت
غبارم زحمت آن آستان داد از گرانجانی
بگو تا ناله اش بردارد و جای دیگر ریزد
شعر در مورد مزاحمت
راحت کس نمیشود زحمت دوش آگهی
خوابی اگر بپا رسد بر مژه خم نمیرسد
شعر طنز مزاحمت
زین بزم بجز زحمت عبرت چه کشد کس
طنبور تقاضای همین مالش گوشم
شعر درباره مزاحم
سبحه وارم بیش ازین سعی امل مقدور نیست
بار صد سر زحمت یکرشته گردن میکنم
شعر در مورد مزاحم
غرورش زحمت آینه داران برنمیدارد
تو محو خویش باش اینها نمی آید بکار او
شعری در مورد مزاحم
ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری
شعر طنز مزاحم
گفتی سر تو بسته فتراک ما شود
سهل است اگر تو زحمت این بار می کشی
شعر در مورد مزاحمت
رای رخشان تو بر چشمه خضر
رفته بی زحمت راه ظلمات
شعر درباره مزاحمت
تاختن آورد هجر، تیغ بلا آخته
زحمت هستی ما، از ره ما برگرفت
شعر در مورد مزاحم
از زحمت خاقانی مازار که بد نبود
گر خوان وصالت را چون او مگسی باشد
شعری در مورد مزاحم
وصل تو و زحمت رقیبانت
نخلی است که خار با رطب دارد
شعر درباره مزاحم
او مرا بی زحمت من دوست دارد زین قبل
دشمن خاقانیم تا مهر او بگزیده ام
شعر مزاحمت
فریاد می دارد رقیب از دست مشتاقان او
آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را