شعر در مورد اسم پارسا
شعر در مورد اسم پارسا,شعر برای اسم پارسا,شعر درمورد اسم پارسا,شعری در مورد اسم پارسا,شعری برای اسم پارسا,شعری درمورد اسم پارسا,شعر درباره اسم پارسا,شعری درباره اسم پارسا,شعر با کلمه پارسا
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم پارسا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
به اوحدی طمع پارسا شدن می کنید
که بعد ازین نتوان پارسا شدن ز شما
شعر در مورد اسم پارسا
هر که را جامه پارسا بینی
پارسا دان و نیک مرد انگار
شعر برای اسم پارسا
ماه صیام و مست خجل پارسا دلیر
نز رندی است طعنه که بر پارسا زنیم
شعر درمورد اسم پارسا
پارسا شو تا بباشی پادشا بر آرزو
کارزو هرگز نباشد پادشا بر پارسا
شعری در مورد اسم پارسا
سیلاب غمش در آمد از شهر
بازار هزار پارسا برد
شعری برای اسم پارسا
من عاشقم و لبت ببوسم
عاشق همه پارسا نباشد
شعری درمورد اسم پارسا
پارسا روی هست لیکن نیست
قلتبان شکل نیست لیکن هست
شعر درباره اسم پارسا
اگر پارسا باشد و خوش سخن
نگه در نکویی و زشتی مکن
شعری درباره اسم پارسا
گر آنها که میگفتی کردمی
نکو سیرت و پارسا بودمی
شعر با کلمه پارسا
پارسا را بس اینقدر زندان
که بود همطویله رندان
شعر در مورد اسم پارسا
پارسا میباش مثل مرتضی
تا شوی مقبول درگاه خدا
شعر برای اسم پارسا
عاشق روی نگار پارسا
سرنهاده بر سر خط قضا
شعر درمورد اسم پارسا
پیش ما باشد صلاح پارسا
پیش ما باشد مقام التجا
شعری در مورد اسم پارسا
زنان پارسا از شوی گردند
بکابین دیدن او را خریدار
از بخیلی چنان کند پرهیز
که خردمند پارسا ز حرام
شعری برای اسم پارسا
ترا دیده ام قادر و پارسا بس
شگفتست باقادری پارسایی
شعری درمورد اسم پارسا
چشمت ز نگاه مردم افکن
قلاش فکند و پارسا هم
شعر درباره اسم پارسا
که آن زن زنی پارسا گوهرست
جهانجوی را کمترین چاکرست
شعری درباره اسم پارسا
دین هزار پارسا در سر گیسوی تو شد
چند به ناکسان دهی سلسله رموز را
شعر با کلمه پارسا
ز ذوق من که در می پیر گشتم
چه داند پارسا کین شیرخوارست
شعر در مورد اسم پارسا
بس پارسا که از هوس شاهدان مست
در میکده در آمد و بر سر سبو گرفت
شعر برای اسم پارسا
بتان را مزن سنگ، ای پارسا
به هر بت مسلمانی آویخته ست
شعر درمورد اسم پارسا
تو، ای زاهد که اندر کوی اویی
چگونه می توانی پارسا بود
شعری در مورد اسم پارسا
دید آنکه خمار چشم مستش
خمار شد، ار چه پارسا بود
شعری برای اسم پارسا
دیدار دوست دیدن وانگه حدیث توبه
والله دروغ باشد، هر پارسا که گوید؟
شعری درمورد اسم پارسا
رخسار تو که توبه صد پارسا شکست
نزدیک شد که رو به سیه پوشی آورد
شعر درباره اسم پارسا
نمک به ریش من، ای پارسا، مزن از پند
به شکر آنکه دلت هیچگاه ریش نبود
شعری درباره اسم پارسا
به شهر چون تو حریفی بلای توبه خلق
عجب ز زاهد و صوفی که پارسا باشند
شعر با کلمه پارسا
مده، ای پارسا، بیهوده بندم
دلی، گر می توانی،سوی من دار
شعر در مورد اسم پارسا
سامان ز ما طلب مکن، ای پارسا، که من
میخواره و سفال به تارک شکسته ایم
شعر برای اسم پارسا
کنون مرا به سر کوی شاهدان جویند
که ترک صحبت مردان پارسا گفتم
شعر درمورد اسم پارسا
مخوان به قبله ام، ای پارسا، روا داری
که تو هوالله گویی و من صنم گویم
شعری در مورد اسم پارسا
یک پارسا نماند به شهر، از خدا بترس
مست و خراب موی، برو، بیش ازین مرو
شعری برای اسم پارسا
قابل عصمت نیند، پند نگویند، ازآنک
مغ نشود پارسا، سگ نشود جوهری
شعری درمورد اسم پارسا
به طره آشنا بندی، به خنده پارسا بینی
به غمزه ناخدا ترسی، به کشتن نامسلمانی
شعر درباره اسم پارسا
پارسایان را نظر کردن به خوبان باک نیست
وان نظر بر روی یار پارسا بهتر بود
شعری درباره اسم پارسا
بترک حرص گوی و پارسا شو
که خوش نبود طمع با پارسائی
شعر با کلمه پارسا
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
شعر در مورد اسم پارسا
پارسا را چه لذت از عشرت
خنفسا را چه کار با عطار
شعر برای اسم پارسا
حریف صبوحم نه سبوح خوانم
که از سبحه پارسا می گریزم
شعر درمورد اسم پارسا
ملامتم مکن ای پارسا که از رخ خوب
کسی نظر نکند کز پی نظر نشود
شعری در مورد اسم پارسا
نباشد در مقام حیله و فن
کم از ناپارسا زن، پارسا زن
شعری برای اسم پارسا
نه ملک پادشا را در چشم خوبرویان
وقعیست ای برادر نه زهد پارسا را
شعری درمورد اسم پارسا
عجب از کسی در این شهر که پارسا بماند
مگر او ندیده باشد رخ پارسافریبت
شعر درباره اسم پارسا
با خردمندی و خوبی پارسا و نیک خوست
صورتی هرگز ندیدم کاین همه معنی در اوست
شعری درباره اسم پارسا
نماند در سر سعدی ز بانگ رود و سرود
مجال آن که دگر پند پارسا گنجد
شعر با کلمه پارسا
بلای عشق تو نگذاشت پارسا در پارس
یکی منم که ندانم نماز چون بستم
شعر در مورد اسم پارسا
به در جست از آشوب دزد دغل
دوان، جامه پارسا در بغل
شعر برای اسم پارسا
به نومیدی، در شفقت گشودن
بس است امید رحمت، پارسا را
شعر درمورد اسم پارسا
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را
شعری در مورد اسم پارسا
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا
شعری برای اسم پارسا
یکی پارسا گفتش از روی پند
که بگذار مرغان وحشی ز بند
شعری درمورد اسم پارسا
به نزدیک من شب رو راهزن
به از فاسق پارسا پیرهن
شعر درباره اسم پارسا
متاب ای پارسا روی از گنهکار
ببخشایندگی در وی نظر کن
شعری درباره اسم پارسا
پارسا شد ز بخت و دولت من
پارسایی شگرف و طاماتی
شعر با کلمه پارسا
گر چه مستور و پارسا شده ای
واصل هر گونه کراماتی
شعر در مورد اسم پارسا
پارسا گر به است او را به
پادشا گر بدست ما را چه
شعر برای اسم پارسا
هر که انصاف ازو جدا باشد
دد بود دد نه پارسا باشد
شعر درمورد اسم پارسا
دربند خلق مانده ای و زهد از آن کنی
تا گویدت کسی که فلانی است پارسا
شعری در مورد اسم پارسا
من تو را راهی نمایم از خدا
لیک باید که تو باشی پارسا
شعری برای اسم پارسا
پارسا دارد خویی که بر او حاسد
نبرد جز به جوانمردی ورادی ظن
شعری درمورد اسم پارسا
همیشه تا که نبوده ست چون دو رویکدل
چنان کجا نبود مرد پارسا چو مرای
شعر درباره اسم پارسا
نگویمت که همه ساله می پرستی کن
سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش
شعری درباره اسم پارسا
مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ
ولی معاشر رندان پارسا می باش
شعر با کلمه پارسا
ترس جان در صومعه افتاد زان ترساصنم
می کش و زنار بسته صوفیان پارسا
شعر در مورد اسم پارسا
رو مسلمان سپر سلامت باش
جهد می کن به پارسا بودن
شعر برای اسم پارسا
ای خواجه ریا ضد پارسائی است
آن را که ریا هست پارسا نیست
شعر درمورد اسم پارسا
چون فروماندی ز بد کردار خویش
پارسا گشتی کنون و نیک خو
شعری در مورد اسم پارسا
بیاموز اگر پارسا بود خواهی
مکن دیو را جان خویش آشیانه
شعری برای اسم پارسا
فاسقی بودی به وقت دست رس
پارسا گشتی کنون از مفلسی
شعری درمورد اسم پارسا
ای پارسا، چه سر زنیم تو، که می فروش
صد کوزه بر سر من توبه شکن زده ست
شعر درباره اسم پارسا
به رندی و به شوخی و به صد ناز
دل از من برد و آنگه پارسا شد
شعری درباره اسم پارسا
تقوی فرو شد پارسا تا تو نیایی
در نظر آن دم که تو پیدا شوی بازار او پیدا شود